جاماندن پرتفوی بورسیها از شاخص کل
استارت دادوستدهای روز سه شنبه 15 فروردین کافی بود تا در 20 دقیقه ابتدایی معاملات میان فعالان بورس، پس از 968 روز پس از شروع ریزش سهمگین مردادماه سال 99، شاخص کل بورس به بالاترین قله ثبت شده در تاریخ خود برسد.
پرتفوها و سبدهای بورسی اما سخن دیگری برای گفتن دارند. وقتی پای حرف برخی از سهامداران مینشینید به سرعت متوجه میشوید که همه بورسیها از این سقف شکنی راضی نیستند. آنها معتقدند پرتفوها و سبدهایشان آنطور که شاخص کل به سقف خود رسیده و موفق به شسکت آن شده است، بازدهی کسب نکردهاست.
وقتی به لیست نمادهایی که همچنان از سقف تاریخی خود در سال 99 فاصله دارند تقریبا میتوان بیان کرد از 750 نماد موجود، 500 نماد به سقف تاریخی خود نرسیدهاند و چیزی حدود 250 نماد بیش از 50 درصد از سقف تاریخی خود عقبترند!
به طور مثال برخی از سبدهای بورسی که پیش از ریزش سال 99 سبدهای خود را نگه داشتهاند و مبادلات زیادی نداشتهاند، نتوانستهاند مانند نماگر اصلی تالار شیشهای سقف خود را بکشنند و ضرر و زیان آنها هنوز ادامه دارد.
دلیل این اتفاق را اما باید در کدام زمین جستجو کرد؟ آیا طی سال گذشته و بهتر بگوییم سالهای گذشته شاخصسازی صورت گرفته است؟ یا شاید اساسا فرمول محاسبه شاخصها با مشکل جدی برای نشان دادن واقعیت بازار مواجه است! همچنین میتوان این سوال را مطرح کرد: آیا نحوه چینش سبد بورسیها موجب جاماندگی آنها از بازدهی بازار بوده است؟
دلیل بازدهی کمتر سبد بورسیها نسبت به شاخص کل
در مدت یک ماه و نیم گذشته شاخص کل با رشد خوبی همراه شده است. این رشد اما به صورت دورههای چندروزه و کوتاه مدت به دلیل رشد برخی نمادها اتفاق میافتاد؛ به طور مثال چند روزی فولاد و فملی موجب رشد شاخص میشدند و در روزهای بعد پالایشیها بال شاخص برای پرواز چند ده هزار واحدی آن میشدند.
گرچه به مانند گذشته شاهد شاخصسازی گسترده و تعمدی در بورس تهران نیستیم اما اشکال شاخص همچنان وجود دارد. ممکن است در یک روز معاملاتی اکثریت بازار منفی باشد اما به واسطه جریان تقاضا در یک گروه و به طور دقیقتر دو تا سه نماد شاخصساز از صنایع مهم بازار نظیر فلزات اساسی، خودرو، پتروپالایشیها نماگر اصلی تالار شیشهای به رنگ سبز درآید.
کارشناسان معتقدند شاخص هموزن معیار بهتری برا سنجش رشد واقعی بازار است اما خود شاخص هموزن نیز مورد توجه انتقاداتی نظیر سودی نقدی است.
مقایسه میان شاخص دلاری بورس تهران و سقف تابستان 99
در حال حاضر ارزش دلاری بازار سرمایه به نصف ارزش خود در مرداد ماه 99 رسیده است. چارت ارزش دلاری بازار سرمایه نیز زیر سایه یک خط روند نزولی قدرتمند در یک روند کاهشی قرار گرفته بود.
در سال 99 شرایط خاصی بر بازار سرمایه حاکم بود، بسیاری از کارشناسان همچنان معتقدند صعودی که سهام داشتند و قیمتهایی که نمادها تجربه کردند با حباب زیادی همراه شد. بنابراین این سوال در ذهن فعالان بازار سرمایه مطرح میشود که آیا مقایسه میان شاخص دلاری حال حاضر بازار با سقف سال 99 اساسا کار درستی ارزیابی خواهد شد؟
در بازارهای مالی هنگامی که بازار روند پیدا میکند ممکن است بخشهایی از بازار دچار بیش واکنشی یا همان حباب شود اما صحبت از حباب راجع به کلیت بازار خیلی منصفانه نیست. همچنین حتی اگر قیمتهای سال 99 برای بخشی از بازار بوده باشد، با رشد داراییهای موازی در مدت 2 سال و چند ماهه در حال حاضر دیگر حباب نیست. به طور مثال قیمت خودرویی مانند پراید خیلی حبابیتر به نظر میرسد در مقایسه با سهام شرکتهای بورسی! یا در مثالی دیگر میتوان به قیمت هر متر آپارتمان اشاره کرد که از لحاظ قیمتی با قیمت مسکن در خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا برابری میکند.
بنابراین ارزیابی حباب بودن یا نبودن یک دارایی در مقایسه با سایر داراییهای موازی خود معنا پیدا میکند.